••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شعر

 

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش

ابر؛ با آن پوستين سردِ نمناکش.

 

 

باغ بي برگي، روز و شب تنهاست،

با سکوت پاکِ غمناکش.

 

 

سازِ او باران،سرودش باد.

جامه اش شولاي عرياني‌ست.

ورجز،اينش جامه اي بايد .

 

 

بافته بس شعله ي زرتار پودش باد .

گو برويد ، هرچه در هر جا که خواهد ، يا نمي خواهد .

باغبان و رهگذران نيست .

باغ نوميدان

چشم در راه بهاري نيست

 

گر زچشمش پرتو گرمي نمي تابد ،

ور برويش برگ لبخندي نمي رويد ؛

باغ بي برگي که مي گويد که زيبا نيست ؟

داستان از ميوه هاي سربه گردونساي اينک خفته در تابوت پست خاک مي گويد .

باغ بي برگي

خنده اش خونيست اشک آميز

جاودان بر اسب يال افشان زردش ميچمد در آن .

پادشاه فصلها ،

 

پائيز .

 

مهدي اخوان ثالث

+ نوشته شده در پنج شنبه 16 مهر 1394برچسب:شعر,شعر زیبا,شعر در مورد پاییز,مهدی اخوان ثالث,باغ بی برگی که می گوید که تنها نیست, ساعت 10:20 توسط آزاده یاسینی